در طلب

ساخت وبلاگ
دقایقی پیش از لحظه‌ی سال تحویل، پدربزرگ قرآنش را از وسط سفره‌ی هفت‌سین برمی‌داشت، سوره‌ی یس را باز می‌کرد، و آرام می‌خواند. در زمینه صدای تلویزیون می‌آمد و ما همراه با ساعت پایین صفحه برای رسیدن سال تحویل ثانیه‌ها را می‌شمردیم تا بالاخره توپ شکلیک می‌شد و صدای سرنا و دهل پخش. اولین عیدی را از پدربزرگ می‌گرفتیم: اسکناس خشک، آن زمانی که هزارتومان برایمان پول زیادی بود. از پای سفره که بلند می‌شدیم انگار غسل تعمید شده باشیم، خیسِ تازگی بودیم و جهانِ مرده‌ی چند دقیقه پیش حالا بوی نویی می‌داد. در طلب...
ما را در سایت در طلب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8khialedast7 بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:48

از مناظر مختلف می‌شود دین‌داری را تعریف کرد: مناظر درون‌دینی (فقهی، عرفانی، و ...) و برون‌دینی (روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، فلسفی، و ...). برداشت من از دین‌داری برون‌دینی است، ولی به‌نظرم می‌توان برایش شواهد درون‌دینی هم پیدا کرد. بدون اینکه بخواهم ادعای ارائه‌ی تعریف جامع و مانع بکنم، دین‌داری برای من لبیک گفتن به دعوت انبیاء است و بنابراین دین‌دار کسی است که دعوت پیامبری را پذیرفته، و غیر دین‌دار کسی است که دعوت پیامبری را نپذیرفته (=پیامبران را تکذیب کرده) [۱]. ما با روایت‌های تاریخی روبرو هستیم. درباره‌ی جزئیات این روایت‌ها شک و شبهه زیاد است، ولی به‌طور کلی، این روایت‌ها به ما می‌گویند که کسانی در طول تاریخ ادعای پیامبری کرده‌اند؛ یعنی ادعا کرده‌اند که در خود رسالتی می‌بینند که پیامی را به دیگران برسانند. محتوای پیام عموماً حول یکتاپرستی است و رسولانِ ادعایی گفته‌اند که رسالت و پیامشان را از همان «یکتا» گرفته‌اند. روایت‌های تاریخی به ما می‌گویند که بیشتر این «پیامبران» شکست خورده‌اند ولی چند نفری کارشان گرفته و خوب هم گرفته. تحلیل چرایی شکست و پیروزی «پیامبران» موضوع این یادداشت ن در طلب...
ما را در سایت در طلب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8khialedast7 بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:48

آرزو بود نعمتم لیکن از خسانِ زَمَن نَپِذْرُفْتم بیش می‌خواستم، زمانه نداد کم همی‌داد، من نپذرفتم*   این یادداشت خیلی‌وقت است که در آب‌نمک خوابیده. منتظر ۱۵ آوریل بودم که بیایم اینجا و شکست پروژه‌ی اپلای دکتری‌ام را اعلام کنم و متن سوزناکی بنویسم و، اگر پا داد، اشک چشمی بگیرم. داستان این است که از چند ماه پیش، کرکره‌ی زندگی را تا نیمه پایین کشیدم که چیز خوبی جور کنم برای اپلای کردن برای مقطع دکتری فلسفه، و اگر بخواهم در حق خودِ لاابالی‌ام بی‌انصافی نکنم، آن چند ماه را زحمت کشیدم. از حدود یک ماه و نیم پیش، همراه با نتایج اپلای، آیه‌های یأس یکی‌یکی بر من نازل شدند و این‌گونه بود که نصّ مصحف مهدی با اندکی تصرّفْ تکرار چندباره‌ی همین یک آیه بود: «تعداد داوطلبان امسال بسیار بیشتر از ظرفیت ما هستند و متأسفانه مجبوریم خیلی از داوطلبان شایسته را رد کنیم.» تفسیر آیات امّا یک کلمه بیشتر نبود: شکست. گذشت و همین دیروز یکی از دانشگاه‌های آمریکایی ایمیلی زد و گفت که نام مرا در لیست انتظارشان نوشته‌اند، و امروز ایمیل دیگری که هنوز دو نفر جا دارند و اسم من بالای لیست انتظار است. خواسته بودند در طلب...
ما را در سایت در طلب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8khialedast7 بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:48